• خطبه ها
  • در يكى از ايام صفين
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

در يكى از ايام صفين

 (106) (و من كلام له ( عليه ‏السلام  )) (في بعض أيام صفين) وَ قَدْ رَأَيْتُ جَوْلَتَكُمْ وَ انْحِيَازَكُمْ عَنْ صُفُوفِكُمْ  

« 319»

تَحُوزُكُمُ الْجُفَاةُ الطَّغَامُ وَ أَعْرَابُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنْتُمْ لَهَامِيمُ الْعَرَبِ وَ يَآفِيخُ الشَّرَفِ وَ الْأَنْفُ الْمُقَدَّمُ وَ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ وَ لَقَدْ شَفَى وَحَاوِحَ صَدْرِي أَنْ رَأَيْتُكُمْ بِأَخَرَةٍ تَحُوزُونَهُمْ كَمَا حَازُوكُمْ وَ تُزِيلُونَهُمْ عَنْ مَوَاقِفِهِمْ كَمَا أَزَالُوكُمْ حَسّاً بِالنِّصَالِ وَ شَجْراً بِالرِّمَاحِ تَرْكَبُ أُوْلَاهُمْ أُخْرَاهُمْ كَالْإِبِلِ الْهِيمِ الْمَطْرُودَةِ تُرْمَى عَنْ حِيَاضِهَا وَ تُذَادُ عَنْ مَوَارِدِهَا.


ص319

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است در يكى از روزهاى جنگ صفّين (براى توبيخ و سرزنش اصحاب خود پس از شكست و فرار از لشگر شام و برگشتن و فتح نمودن آنان): (در كار زار) (1) گريختن و پشت كردن شما را از صفّهاتان ديدم، اهل شام كه جفاء كارانى بد خو و پست و عربهاى باديه نشين هستند شما را گريزاندند، در حالتى كه شما از برازندگان و جوانمردان عرب هستيد، و چون تقدّم بينى (نسبت به اعضاى بدن) شريف و مقدّم و مانند كوهان شتر بلند مرتبه و بزرگتر از آنها مى‏ باشيد (پس در اين صورت شكست و فرار سزاوار شما نبود) (2) دردهاى سينه من شفاء يافت (غمّ و اندوهم زائل گشت) آنگاه كه ديدم در آخر كار آنها را ميرانديد، چنانكه شما را رانده بودند، و از سنگرهاشان دور مى ‏نموديد، چنانكه شما را دور كرده بودند، و بوسيله شمشيرها آنها را كشته مستأصل و بيچاره مى ‏كرديد، و نيزه ‏ها بر ايشان مى‏ زديد (تا اينكه بر اثر فرار) (3) اوّلشان به آخرشان سوار مى ‏شدند (روى هم مى ‏افتادند) مانند شترهاى تشنه رانده شده كه از حوضها و آبگاههاشان منع كرده دور نمايند.